سانازم

خیلی دلم گرفته امشب.دلم میخواد فقط باهات صحبت کنم بگم چرا اینجوری بامن بازی کردی.فقط بگو چرا؟؟!!!

سانازم...

داشتم کتابخونه اتاقمو مرتب می کردم یهو چشام خورد به مدارک دادگاه، یادگاری عشقم، دست خط عشقم، مدارک طرح هادی، پانچ و مهر و ... یادش بخیر عشقم، چقدر دلم برات تنگ شده، دارم به این فکر می کنم چقدر الکی و زود گذشت و هنوز نتونستم فراموشش کنم.سانازم هنوزم تو قلبمی، هنوزم به یادتم، هرکاری می کنم فراموشت کنم نمیتونم.میدونم تو فراموشم کردی ولی من نه.چون من صادقانه عاشقت بودم ولی تو نه...

سانازم...

وقتی میام نوشته ی جدید بذارم اسم عنوان رو نمیدونم چی بذارم جز دلتنگی، دوری، عاشق و...

ساناز خیلی دلم برات تنگ شده، خیلی دوستت دارم، هنوز نتونستم فراموشت کنم، جلو چشمی، دیوانه چرا خراب کردی زندگی رو، چرا به همین راحتی خراب کردی آخه...

هنوزم جلو چشممی بدجور جلو چشمی....

خیلی الکی الکی خراب کردی همه چیزو...

سانازم...

خدایا شکرت که مادرمو پدرم تنشون سالمه و سایشون بالای سرمه.نمیدونم چطوری تشکر کنم از زحماتشون...دوست دارم یک بار دیگه بفرستمشون کربلا...ولی دستم خالیه...یه چند روز دیگه میفرستمشون مشهد با هواپیما...مشهد هم خوبه...ولی کربلا یه چیزه دیگس...خودم که نرفتم ... هرکی رفته گفته کربلا یه چیز دیگس...یا امام حسین پدر و مادرمو از من راضی نگه دار...ای خدا دعای پدر مادرم پشت سرمه فقط...خیلی دوستشون دارم...خیلی بدی کردم در حقشون...خدا کنه آدم بشم دیگه بهشون بی احترامی نکنم دیگه...خدایا کمکم کن...

سانازم...

به خدای عاشقان

سلام

از امشب تصمیم گرفتم وبلاگ جدید درست کنم.امیدوارم که بتونم ادامه بدمش.

سانازم...

امشب سالگرد ازدواج منه.منو عشقم.البته من برای اون عشقش نبودم و دیگه رابطه ایی هم وجود نداره بین من و عشقم.چقدر زود و الکی تموم شد.خیلی دلم براش تنگ شده.لحظه ب لحظه ب یادشم.عزیزم من دوستت داشتم نتونستی حسش کنی.یعنی نخواستی.سانازم هرجا هستی خوش باشی.

سانازم...

من تا باحال شمال نرفتم بودم.از بچگی دوست داشتم برم شمال.مادرم میگفت زن گرفتی با زنت برو شمال.منم وقتی ازدواج کردم گفتم اولین شمالمو با عشقم بریم شمال.یادش بخیر رفتیم چالوس.رادیو دریا.باهم چقدر خوش گذشت ساناز.خیلی اون صحنه های شمال خاطراتش جلو چشممه.اگه برم تنهایی شمال گریم میگیره.الانم که دارم مینویسم بغض کردم.خیلی دلم برات تنگ شده.خیلی

سانازم...

امروز هم گذشت

روز عاشورا

و شام غریبان اومد، امان از دل زینب... چه میکشد زینب....

خدا بهمون رحم کن و از خطا و گناهامون در گذر...

خیلی خطا و گناه کردیم...رومون نمیشه بهتون نگاه کنیم...خدای عزیز گناه همه ی ماهارو ببخش، شیعه، سنی، مسیحی و... همه مارو ببخش و عاقبت بخیرمون کن... ظهور آقامون رو هم نزدیک کن... و تنشون هم سالم باشه هرجا هستن...

سانازم...

هنوزم به یادتم با تمام بدی هایی که در حقم کردی...هنوزم دلتنگتم...خیلی دلم برات تنگ شده...دارم دیونه میشم.خیلی دوستت دارم... هرجا هستی ساناز عزیزم خوش باشی و تنت سالم باشه...مراقب خودت باش...

سانازم...